رفتارهای درست اقتصادی
- تعداد بازدید : 1972 بار
گاهی اوقات مرور چیزهای بسیار ساده ضروری به نظر میرسد چرا که آنقدر به مسائل روزمره و گذران آنها مشغول میشویم که بعضی از اصول اساسی و رعایت آنها را فراموش میکنیم. یا اینکه انجام آنها آنقدر به شکل عادت در آمده که اصلاً توجهی به آن نمیکنیم. عادتهایی که در همه ما مشترکاند ولی هر کدام آنرا به نوعی انجام میدهیم. مثل عادت به غذا خوردن، همه غذا میخوریم چون بدن ما به آن نیاز دارد ولی هر کدام از ما تک تک عادات غذایی متفاوتی داریم. به همین دلیل از نظر سلامتی و فیزیکی در شرایط متفاوتی هستیم. بعضی سالم خوردن و رعایت کردن نکات ضروری در آن را عادت خود کرده اند، بعضی دیگر هر چه دوست دارند میخورند بدون در نظر گرفتن سن و سال، سلامتی و مسائل ناشی از آن.
مطمئنم که شما بهتر از من مـیدانید کـه بـه چـه دلیـل مـا آدمها سعی میکنیم رفتارهای درست را دنبال کنیم و حتی آنها را به نسل بعدی هم منتقل کنیم.
رفتارهای درست و بهجا در دراز مدت منجر به نتایج درستی میشوند و به همین دلیل حس ذاتی و تمایل به بهتر شدن (بودن) رشد، موفقیت، تغییر مثبت در وضعیت موجود و در هر زمینهای که بتوان فکرش را کرد و درست عمل کردن به نسبتهای متفاوتی در همه وجود دارد. و آدمها بدون آنکه متوجه باشنـد از یکدیگر سرمشق میگیرند و تقلید میکنند.
چه اشکالی دارد، ضمن اینکه با بدست آوردن نتایج بهتر، احساس بهتری هم به انسان دست میدهد و آن حس مثبت باعث فعالیت و سازندگی بیشتری میگردد.
ولی تا این اعمال بهصورت عادت و جزئی از رفتار ما نشوند به راحتی میتوانند کم رنگ شده و یا فراموش گردند مگر اینکه با علاقه و اعتقاد تمرین و تکرار شوند. در زمینه مسائل مالی و مدیریت پول هم رفتارهایی وجود دارند که باید به شکل عادت در آیند تا بهطور طبیعی جزئی از رفتار شخصی، خانوادگی و اجتماعی شوند و هر چه درستتر باشند در دراز مدت تأثیر مورد نظر را خواهند گذاشت.
این رفتارها به ترتیب عبارتند از:
- پسانداز (Saving)
عموماً پول را به شکل پول توجیبی، هدیه، نتیجه کار و زحمات و…. به دست میآوریم و به محض به دست آوردن، بدون آنکه متوجه باشیم شروع به پسانداز می کنیم. البته تبدیل شدن به یک پساندازکننده خوب بحثی طولانی است.
ولی به هرحال با شروع پسانداز وارد مسابقه «امور مالی» اقتصاد» میشویم.پسانداز کردن اصل و اساس در پیریزی استقلال مالی است. خوب تا وقتی که کار میکنید، پول به دست میآورید و برای خود و خانوادتان و یا کسانیکه از نظر مـالی به شمـا وابستهانـد کمـک میکنید ولی چه اتفاقی میافتد اگر شما یک روز تصمیم بگیرید که دیگر کار نکنید یا اینکه مجبور باشید که دیگر کار نکنید؟ در این زمان نیاز خواهید داشت که سرمایهای برای ایجاد در آمد داشته باشید.
در نتیجه باید استاد پسانداز کردن باشید. چیزی که با تمام سادگی، مشکل هم هست. باید نرخ و درصد آنرا نسبت به درآمدتان تعیین کنید و بعد با توجه به آن نحوه و درصد خرج کردنتان را تعیین کنید نه بر عکس. اجازه دهید که اهداف پساندازتان موجب انتخاب شما برای خرج کردن و مصرف پولتان باشد نه بر عکس.
- سرمایهگذاری (Investment)
این رفتار و شیوه، ناشی از رفتار درست و پیگیری در پسانداز است.
به محض داشتن پسانداز، به فکر میافتید که با آن چه کنم تا رشدی پویا و مثبت داشته باشد. عملکرد و تصمیمگیری شما در این مورد به توانایی و شخصیت شما مربوط میشود. سرمایهگذاران واقعی علاقهمند به دریافت نتایج بهتری از عملکرد بازار میباشند و با استراتژیهای پیش پا افتاده بازار پیش نمیروند. زمانی که همه ترسیدهاند، میفروشند و یا سرمایهگذاری نمیکنند، آنها به یکباره و حجم بزرگی سرمایهگذاری میکنند (رفتار «وارن بافت» سرمایهدار معروف در ماههای گذشته). این نیازمند این است که حواسمان را کاملاً جمع کنیم و بدانیم که سرمایهگذاری فقط مختص روزهای خوب و روشن نیست.
- صاحب خانه شدن (Home Ownership)
چیزی که بسیار مهم است اینست که:
- همه به محلی برای زندگی کردن احتیاج داریم.
- حتماً کسی که صاحب آن محل است باید شخص شما باشد.
البته گاهی بنا به ضرورت اجاره کردن راه حل است مثل وقتی که تازه وارد یک محیط جدید میشویم و باید با دقت و ارزیابی و در نظر گرفتن استطاعت مالیمان عمل کنیم. ولی در دراز مدت وقتی قیمتها به حالت عادی درآمد، بهجاست که صاحب خانه شویم. در نتیجه برای صاحب خانه شدن باید از بازاری که اشباع شده خودداری کنیم و منتظر وضعیت عادی یا پایین بودن قیمتها باشیم. باید پرداخت مورتگیجمان را هر چه زودتر و سریعتر تمام کنیم زیرا هر چه قدر هم که داشتن خانه حس خوبی به ما بدهد، نهایتاً مبلغ مورتگیج برای خیلیها بزرگترین بدهی زندگیشان محسوب میشود و بهره آن فقط باعث ثروتمندتر شدن سهامداران بانکها میگردد.
- مدیریت ریسک (Risk Management)
در زندگی انواع متفاوتی از ریسک وجود دارد و عکسالعمل ما در مقابل آنها ترکیبی از دو چیز است.
ـ میتوان ریسک را فرض کرد و آنرا به نوعی متعادل نمود.
ـ میتوان آنرا ندیده گرفت، که اصلاً قابل قبول نیست.
برای موفق شدن در مدیریت ریسک باید بتوان امکان اتفاق افتادن ریسکهای مختلف را پیشبینی و ترکیب نموده و آنرا به ریسکی محتمل و مدلل تبدیل کرد. و در نتیجه با پیشبینی منطقی موارد لازم و خدای نکرده از دست دادنها را به نوعی بیمه نمود تا کمترین ضرر متوجه ما شود.
- خرج کردن (Spending)
حتماً دلیلی وجود دارد که خرج کردن در آخر آمده و آن هم این است که شما باید در ۴ مورد اول درست عمل کنید تا بتوانید به راحتی این مورد را انجام دهید.
وقتی شروع به خرج کردن میکنید، باید این نکته مهم را فراموش نکنید.
شما هرگز، هرگز نباید از محل پولی که صاحبش نیستید (کردیت کارت) خرج کنید و یا بیمورد خرج کنید. اگر نمیتوانید چیزی را الان بخرید لازم نیست این کار را بکنید. هرگز پولی را که ندارید خرج نکنید که مجبور شوید بهره آن را پس بدهید. نحوه خرج کردن شما رابطه و درک شما را از پول و امور مربوط به آن نشان میدهد. بیاموزید که در چهار چوب توانایی مالیتان هزینه و خرج کنید.
این بحث یک بحث جدی است و همه ما با آن هر روز درگیر هستیم. اگر میخواهید درست عمل کنید باید مرتب تمرین کنید، تکرار کنید، تا موفق شوید…
با کمال میل برای پاسخ به این سوالها و مشاوره رایگان در خدمتتان خواهیم بود.
نظرات و پیشنهادات